استاد دانشگاه کانادا: سکوت در مقابل کشتار رفح در ذهن تاریخ ثبت میشود
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۱۰۵۶۷
جنگ در نوار غزه از نیمه ماه پنجم هم عبور کرده و صهیونیستها از آمادگی خود برای آغاز عملیات زمینی در رفح، جنوبیترین نقطه نوار غزه، خبر میدهند. حمله زمینی ارتش اسرائیل به رفح از چند جهت دارای اهمیت است و توجه به هریک از این ابعاد، علاوهبر اینکه وجهی از وجوه خصمانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را بیش از پیش آشکار میکند، با نشان دادن درماندگی صهیونیستها در مقابله با مقاومت، مسیر آینده جنگ را کمی واضحتر از گذشته تبیین خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان در گفتگو با رابرت فانتینا، استاد دانشگاه کانادا، به بررسی جوانب خصمانه رژیم صهیونیستی علیه مقاومت نظری داشته باشیم.
به نظر شما برنامه اسرائیل برای رفح چیست؟
هدف کلی اسرائیل، بیرون راندن تمام فلسطینیها از غزه یا منطقه یا از بین بردن آنها است، برای دولت وحشی نژادپرست اسرائیل همه این گزینهها یکسان است. جهان همانطورکه با تظاهرات عظیم و مداوم علیه اسرائیل در حمایت از فلسطینیها نشان داد که این نسلکشی غیرقابل قبول است، در مقابل قابل توجه است که اکثر دولتهای جهان آن را نادیده میگیرند، واقعیت ساده این است که اسرائیل تمام فلسطینیها را مجبور کرد به رفح بروند و گفتند در آنجا امن خواهند بود، ولی این روزها اسرائیل آنها را هم بمباران کرد. زمانیکه بعضی از آنها در راه بودند و عده زیاد دیگری اکنون در منطقه بسیار شلوغ بمباران میشوند؛ درست جایی که اسرائیل به آنها گفته بود برای داشتن امنیت به آنجا بروند.
به نظر شما ادعاهای اخیر اسرائیل در مورد مشاهده برخی از فرماندهان برجسته حماس در تونلهای مخفی زیرزمینی چقدر درست است؟
دولت اسرائیل همیشه بدون هیچ مدرکی برای حمایت متحدانش از آنها ادعا میکند؛ در بیمارستان شهر غزه هیچ مدرکی وجود نداشت و شواهد بعدی ثابت کرد که این اسرائیل بود که بیمارستان را بمباران کرد و جنایت جنگی بزرگی را رقم زد.
پیش از این گفتند که رزمندگان مقاومت در عرض یک ساعت پس از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، از آن به عنوان نسلکشی یاد کرد، نوزادان را سر بریدند. جو اظهار داشت که در واقع سخنگویان او باید میگفتند که او هیچ مدرکی برای آن ندیده است، این فقط چیزی است که نتانیاهو به او گفته است. زمانیکه آنها شواهدی را ارائه میکنند، اصلاً مدرکی برای آن ندارند، مانند زمانی که سربازان اسرائیلی گفتند که فهرستی از حماس را پیدا کردهاند.
اسامی رهبران روی دیوار بیمارستانی که آنها به آن یورش بردند و اسامی رهبران حماس در داخل بیمارستان، اما آیا برای آن حتی یک عکس قابل استناد ارائه دادند؟! زمانیکه اسرائیل شواهدی از تونلهای زیر بیمارستانها را ارائه کرد، آنها تصاویر چاه آسانسور را نشان دادند، نه تونلها در بیمارستان غزه. همچنین ادعا میکند که ۱۰۰۰۰ نیروی حماس را بدون هیچ مدرکی کشته است، فقط اجساد مثلهشده ۳۰۰۰۰ مرد بیگناه و زن و کودک را نشان میدهند؛ افرادی که بدون هیچ گناهی به دست اسرائیلیها کشته شدند.
پیشبینی شما از آینده این جنگ چیست و فکر میکنید چقدر ادامه خواهد داشت؟
من این را جنگ بین اسرائیل و حماس نمیدانم. چندین کشور دیگر علیه مردم فلسطین وارد این جنگ شدهاند، این نسلکشی ممکن است چندین ماه ادامه یابد؛ زیرا این مدت طول میکشد تا مردم فلسطین را نابود کنند و این همان چیزی است که اسرائیل میخواهد و بقیه جهان بیش از حد از ایالات متحده میترسند.
برای جلوگیری از آن، برخی از کشورها از ابتدا بهشدت با این نسلکشی مخالفت کردهاند و برخی دیگر اکنون از آنها پیروی میکنند، اما اغلب بهطور بسیار ضعیف. تاریخ آنها و رهبرانشان را بهشدت مورد قضاوت قرار میدهد؛ زیرا به گذشته نگاه میکنند که چگونه آنها در نسلکشی همدست بودند.
وضعیت کابینه نتانیاهو در حال حاضر ریاست رادیکالترین دولت راستگرای نژادپرست در تاریخ زشت دولتهای راستگرای رادیکال نژادپرست اسرائیل را بر عهده دارد. آنها میخواهند تلاش کنند تا بتوانند آرای کافی برای تشکیل دولتی را تشکیل دهند که باید در برخی از بدترین حوادث تاریخی از آن حمایت کنند. دولت اسرائیل شامل وزیر امنیت ملی است که به تحریک نژادپرستی و حمایت از یک گروه تروریستی محکوم شده است و بازار لیل اسموتری که نقش رهبری در وزارت جنگ را برعهده دارد و ناظر بر کرانه باختری رود اردن است.
البته هدف برخی چهرههای اسرائیلی از الحاق کرانه باختری این است که آنها را از محاکمه دور نگه دارد؛ زیرا آنها بهدلیل تعدادی از جنایات جدی محاکمه میشوند، اما آنها میخواهند از هر روشی جایگاه خود در کابینه را حفظ کنند. نتانیاهو نباید حمایت ائتلاف نژادپرستانه خود برای تشکیل دولت را از دست بدهد. پس از انتخابات گذشته، این یکی از دلایلی است که چرا او به انتقادات بینالمللی از اقدامات نسلکشی خود گوش نمیدهد.
حمایت آمریکا از نسلکشی اسرائیل چه تأثیری در آینده سیاسی این کشور خواهد داشت؟
آمریکا و دولت این کشور فلسطین را فراموش کرده است. بایدن در روز انتخابات بسیار شگفتزده خواهد شد که مردم سراسر کشور از حمایت و همدستی او در نسلکشی و تصاویر هولناک کودکان و بزرگسالانی که در حال مرگ هستند و در خیابانها در دریای خون دراز کشیدهاند، به او نشان خواهند داد.
ظاهراً جو معتقد است که رأیدهندگان دموکرات به جایگزین دونالد ترامپ نگاه خواهند کرد و تصمیم خواهند گرفت که او را از کاخ سفید دور نگه دارند تا دوباره به بایدن رأی دهند. او اشتباه میکند بسیاری از نامزدهای حزب ثالث وجود دارند که برخی از آنها حتی قبل از نسلکشی فعلی اسرائیل را بهشدت محکوم کردهاند و درحالیکه هیچ شانسی برای پیروزی ندارند، رأی به آنها نشان میدهند. امروز در آمریکا نه بایدن و نه ترامپ از حمایت مردم برخوردار نیستند. اعتقاد قوی وجود دارد که ترامپ برای فلسطین بدتر از بایدن خواهد بود. علاوهبراین، این احساس وجود دارد که بایدن باید بهدلیل نقشش در این نسلکشی مجازات شود و شکست او برای دور دوم ریاستجمهوری تا حدی این احساس عدالت را برآورده میکند.
رابرت فانتینا، روزنامهنگار و فعال سیاسی صلح و حقوق بشر بینالمللی است. نوشتههای او بهطور مرتب در وبسایتهای مختلف منتشر میشود و اخبار و یادداشتهای او در «سقوط آزاد: مجله نویسندگی نفیس» کانادا گنجانده شده است. او در نزدیکی تورنتو، انتاریو، کانادا زندگی میکند و نویسنده کتابهای زیادی در زمینه سیاسی و ژئوپلیتیکی است و مطالعات زیادی در زمینه فلسطین انجام داده است. یکی از مشهورترین کتابهای وی درباره فلسطین و سرزمینهای اشغالی، طرف دیگر دیوار: وقایع نگاری داغ از بی عدالتیهای غیرقابل بیان نام دارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل نسل کشی هیچ مدرکی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۱۰۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.